Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@04:54:24 GMT

اثرگذاری مستوفی‌الممالک در سپهر سیاسی قاجار

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۳۳۴۳۹

اثرگذاری مستوفی‌الممالک در سپهر سیاسی قاجار

حسن مستوفی در ۱۳ مهر ۱۲۵۴ خورشیدی در آشتیان دیده به جهان گشود. پدر وی میرزا یوسف یکی از مردان توانمند دوره قاجاریه بود و چون حسن مستوفی در ۱۲ سالگی پدرش را از دست داد، لقب و شغل پدر را به صورت موروثی از آن خود کرد، او در این سن وارد خدمات دیوانی شد و در مقام مستوفی‌الممالک، ریاست کل مالیه ایران را برعهده گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تحصیلات

مستوفی‌الممالک تحصیلات مقدماتی را تحت نظر معلم سرخانه آغاز کرد و علاوه بر علوم روزانه، صرف و نحو عربی، ادبیات و بخشی از شرعیات را نزد محمودخان ملک‌الشعراء فرا گرفت. او در ۲۶ سالگی به اروپا رفت و به مدت هشت سال در کشورهای مختلف اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا سکونت داشت. این سال‌ها فرصتی بود تا با نظام های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اروپا آشنا شود و در عین حال برای پذیرش مسوولیت‌های خطیر در دوران پس از مشروطه آمادگی لازم را پیدا کند. (۱)

ورود به عرصه سیاست

وی پس از بازگشت از اروپا در کابینه امین‌السلطان و پس از آن در کابینه هـای نـاصرالملک قراگزلو و احمدخان مشیرالسلطنه نیز وزارت جنگ را به عهده داشت. حسن مستوفی پس از برقراری نظام مشروطه و در فاصله سال‌های ۱۲۸۶ تا ۱۳۰۶ خورشیدی در ادوار گوناگون مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و از لیدرهای جریان دموکرات در مجلس بود و گرایش‌های سوسیالیستی داشت. او در این دوره مجموعا هشت بار رییس‌الوزرا، ۶ بار وزیر جنـگ، چهار بار وزیر داخله، دو بار وزیر مشاور و یک بار وزیر مالیـه شد.

دوران ریاست و رییس الوزرایی مستوفی با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود که از جمله مهم‌ترین رخدادهای زمان وی، می توان به وقوع جنگ جهانی اول، اشغال بخش هایی از ایران توسط نیروهای روس، انگلیس و عثمانی، تهدید پایتخت توسط نیروهای روسی و پدیده مهاجرت ابتدا به کرمانشاه و سپس به اسلامبول و تعطیلی مجلس سوم به دلیل مهاجرت، بروز قحطی، استخدام مستشاران خارجی، اعلام بیطرفی در جنگ جهانی اول، تأسیس ذوب آهن، کتابخانه ملی، قانون سربازگیری (نظام وظیفه) و... را نام برد. حمیدرضا حسینی پژوهشگر دانشنامه تهران در خصوص اهمیتِ حضور حسـن مسـتوفی در تاریخ معاصر ایران می‌گوید: «حسن مستوفی از برکشیدگان عصر ناصری و حلقه واسط نظام دیوان‌سالاری قدیم و جدید ایران، مهره کلیدی در ائتلاف نخبگان حاضر در ساختار قدرت و مخالفان دولت قاجار به منظور گذارِ مسالمت‌آمیز از نظام سلطنت مطلقه به نظام مشروطه سلطنتی، از ارکان دولت‌های مشروطه و هم ردیف بزرگ‌ترین سیاستمداران این عصر همچون حسن پیرنیا، احمد قوام، سیدحسن مدرس و محمد مصدق بود.»

مستوفی‌الممالک و اعلام بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول

همان‌گونه که اشاره شد یکی از وقایعی که در دوره زمامداری مستوفی الممالک رخ داد؛ جنگ جهانی اول بود. این جنگ پنج روز پس از تاجگذاری احمد شاه، شروع شد و سردمداران اتریش به صربستان اعلان جنگ دادند. یک روز بعد نیز با حمله آلمان به روسیه عملاً آتش جنگ جهانی اول شعله‌ور شد و با اعلان جنگ آلمان به دولت‌های فرانسه و بلژیک و حمله انگلیس به آلمان، بخش بزرگی از اروپا را درنوردید. در این میان محمدعلی‌خان علاءالسلطنه رئیس‌الوزرا نیز از منصب خود استعفا کرد تا احمد شاه، دست به دامان مستوفی‌الممالک شود و او را به تعیین کابینه مامور کند. کمتر از یک ماه بعد در اواخر مهرماه، سپاهیان هندی شهر آبادان را برای حفاظت مناطق شرکت نفت ایران و انگلیس اشغال کردند و زنگ خطر سرایت جنگ به داخل جدی‌تر از پیش به صدا درآمد. این چنین بود که مستوفی الممالک در فرمانی خواستار اعلام بی‌طرفی دولت ایران در جنگ بین‌الملل شد. وی این موضوع را در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد، اما این تمهیدات نیز مانع از تجاوز قوای بیگانه به ایران نشد. هنوز یک هفته از اعلان بی طرفی نگذشته بود که کُردها به مرزهای غربی ایران حمله کردند و وارد شهر همدان شدند. سپس سپاه عثمانی با کمک کردها، تجاوز به خاک ایران را آغاز کرد، تبریز و ارومیه را به تصرف خود درآورد و پیشروی خود را به سمت مناطق شمالی پی گرفت. ورود نیروهای عثمانی که با کمترین مقاومتی از سوی نیروهای ایرانی مواجه نشده بود، پای روسیه را به خاک ایران باز کرد.

در تهران نیز به پیروی از مناطق دیگر کشور اوضاع چندان به سامان نبود. تقابل نیروهای درگیر در جنگ به داخل خاک ایران کشیده شده بود. بحران‌ها در این زمان چنان بالا گرفت که میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک رییس‌الوزرا نیز تاب نیاورد و در ۲۰ اسفند ۱۲۹۳ خورشیدی استعفای خود را به احمد شاه تقدیم کرد. مخبرالسلطنه هدایت در توصیف این سیاستمدار توانمند می‌گوید: مختصر بگویم میرزا حسن مستوفی الممالک رحمت الله علیه مردی بود رئوف، مهربان، در دوستی ثابت و از دشمنی رو گردان. بدی می‌دید، خوبی مـی کـرد. مناعت داشت، اما تکبر نداشت. گفتند کم اراده است، اراده و ثبات رأیی که او در جنگ بین الملل در مقابل سفارتین [روسیه و انگلیس] به ظهور رساند، در قوه هیچ یک از رجال قوم نبود.
 

خدمات عام‌المنفعه

مستوفی بخش بزرگی از املاک پدری خود را وقف کرد که از جمله آنها باغاتی در ونک بود که برای احداث دانشگاه برای دختران اختصاص داد که با نام «مدرسه عالی دختران» تاسیس شد و بعدها دانشگاه الزهرا(ع) نام گرفت. وی همچنین در قحطی بزرگ ایران در ۱۲۹۷، جان ۱۶۰ هزار تَن ایرانی را از طریق فروش املاک خود نجات داد. این اقدامات و رفتار بزرگ‌منشانه و گرایش‌های ملی او سبب شد، نزد عموم طبقات مردم محبوب شود.

خاموشی

سرانجام او پس از سال‌ها سیاست ورزی در سپهر سیاسی ایران در ۶ شهریور ۱۳۱۱خورشیدی به دلیل سکته قلبی دیده از جهان فروبست و در آرامگاه خانوادگی مستوفی‌الممالک در ونک به خاک سپرده شد.

منابع

۱- مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۴، ۱۳، ۱۲ هجری، ج۱، تهران: زوار، ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱، ص ۳۱۸.

۲- ابراهیم صفایی، رهبران مشروطه، تهران: جاویدان علمی، ۱۳۴۴ـ ۱۳۴۶، ص۵۲۲

برچسب‌ها انگلیس احمد قوام دوره قاجار جنگ جهانی اول سید حسن مدرس محمد مصدق

منبع: ایرنا

کلیدواژه: انگلیس احمد قوام دوره قاجار انگلیس احمد قوام دوره قاجار جنگ جهانی اول سید حسن مدرس محمد مصدق مستوفی الممالک جنگ جهانی اول حسن مستوفی بار وزیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۳۳۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران

خبرگزاری مهر، گروه استان ها – بهرام قربانپور: روایت گری از برخی افراد و شخصیت ها به قدری شیرین و جذاب و البته سخت است که گاهی در ادای مطلع کلام می ماند که چگونه و از چه زاویه دیدی وارد این روایت شود.

همه ما حداقل یک بار آوازه «گل آقا» به گوش ما خورده است چه آنهایی که در دوران زیستش با آن زندگی کرده اند و چه امروزی ها که با الهام گیری از نقل و قول های بزرگان از آن تصویری دلنشین و خاطره انگیز در ذهن و اندیشه خود متصورند.

«گل آقا» پدر طنز معاصر

با این نام آشنای دیروز و امروز یعنی «گل آقا» می خواهم شما را به فومن ببرم دیار بزرگان، عارفان و ادیبان؛ دیاری که در آن بهجت عارفان، شیون فومنی و کیومرث صابری فومنی رشد یافته و مایه افتخار گیلان و ایران شده اند.

نام «گل آقا» که به میان می آید به ناگاه یاد زنده یاد «کیومرث صابری فومنی» می اُفتیم؛ مردی که بعدها به عنوان پدر طنز معاصر لقب گرفت. مردی که به پیکره صنعت طنز در ایران روح و جان بخشید و به نوعی قلم، اندیشه و تراوش های فکری اش احیاگر «طنز» پس از انقلاب اسلامی شد.

اُنس گیری مردم و مسوولان با طنز «گل آقا» برخاسته از روحیه نرم، لطیف و نقادی زنده یاد کیومرث صابری فومنی بود به گونه ای که از بالاترین مقام حکمرانی کشور تا افراد معمولی جامعه با طنزهای این نابغه طنز ایران ارتباط برقرار می کردند و این ارتباط همچنان سال ها پس از مرگش ادامه دارد.

کیومرث صابری فومنی مشهور به «گل‌آقا»، ادیب و طنزپرداز معاصر، هفتم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در یکی از روستاهای فومن گیلان به دنیا آمد. کیومرث در همان دوران کودکی با ضایعه دردناک مرگ پدر مواجه شد و تمام ناملایمات زندگی بر دوش مادر سنگینی کرد، اما مادر به تنهایی از پس مخارج سنگین زندگی بر نیامد و برادرش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت با کنار گذاشتن تحصیل، راهی بازار کار شد تا کمک حال مادر در تامین مخارج زندگی باشد.

«گل آقا» معلمی برای تمام نسل ها

روزهای بی پدری شیرینی های دوران کودکی و نوجوانی را از کیومرث ربود اما این حُزن بی پایان سبب نشد تا وی انگیزه اش را برای زندگی به دست باد بسپارد.

کیومرث تحصیلات ابتدایی خود را در فومن گذراند و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما در اواخر مهر همان سال به اصرار مادر و دوستانش، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد.

در ۱۶ سالگی در امتحان ورودی دانشسرای کشاورزی ساری که از شهرستان فومن فقط یک دانش آموخته را می‌پذیرفت، قبول شد. ۲ سال در آنجا تحصیل کرد و پس از قبولی در امتحانات در ۱۸ سالگی به عنوان معلم یک دبستان روستایی به «کَسما» از توابع صومعه‌سرا رفت و یک سال در آنجا معلم بود. سال بعد از آن به دهی به نام «کوچه چال» از توابع «ماکلوان» در نزدیکی فومن منتقل شد.

او مدت یک سال، مدرسه چهار کلاسه آنجا را به تنهایی اداره می‌کرد.

کیومرث فرد بسیار زرنگ و تیزهوشی بود و مقاطع تحصیلی اش را در کمترین زمان پشت سر گذاشت؛ علاقه اش به شعر و ادبیات او را وارد فضای شاعرانگی کرد و نخستین شعرش را در اوج نوجوانی با مضمون «یتیم» سرود و در روزنامه دیواری مدرسه به چاپ رساند، تا اولین کار رسانه ای و مطبوعاتی اش را با غم و اندوه شروع کرده باشد.

«گردن شکسته فومنی» اثر ماندگار کیومرث صابری است که در نقد روزهای خفقان استبدادی طاغوت گفته شده، اثری که پای کیومرث را به «توفیق» و یا بهتر بگویم به نوشتن طنزهای سیاسی باز کرد.

مرد گیلانی که مشاور حضرت آقا شد

صابری پس از انقلاب و در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی نخست‌وزیر منصوب شد. در زمان ریاست‌جمهوری شهید رجایی به مشاورت فرهنگی رییس جمهوری رسید و تا زمان شهادت رجایی در این مسوولیت باقی بود و هنگام ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در همان منصب ابقا شد.

مشاغلی که صابری از بعد از انقلاب برعهده داشته است، عضو هیأت مؤسس انجمن موسیقی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی، مدیرکلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)، تدریس در کلاس های حضوری دانشکده مکاتبه‌ای، تدریس در دانشکده روابط بین‌الملل، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، همکاری با معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مشاور افتخاری (۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹)، عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در کمیته نامگذاری و عضو هیأت ایرانی در کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد (دهلی نو ۱۳۶۱) تنها بخشی از مناصب سیاسی کیومرث صابری فومنی بود، مناصب و مشاغل سیاسی نمی‌توانست، صابری را راضی کند به همین علت به تدریج از مشاغل سیاسی کناره گرفت و در بُعد فرهنگی کار خود را وسعت بخشید. او که مسوولیت مجله رشد ادب فارسی را برعهده داشت، گهگاه مطالبی برای روزنامه اطلاعات می‌نوشت. سفرنامه شوروی او که بعداً با عنوان «دیدار از شوروی» به صورت کتاب منتشر شد، از این دست مطالب بود.

کیومرث صابری مدت‌ها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت. نخستین دو کلمه حرف حساب گل‌آقا، ۲۳ دی ۱۳۶۳ خورشیدی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. طنز سیاسی که از ۱۳۵۹ خورشیدی به این سو تعطیل شده بود با شکل‌گیری این ستون طنز، دوباره به بار نشست و جان تازه‌ای گرفت.

با گذشت مدت زمانی کوتاه از آغاز انتشار «دو کلمه حرف حساب»، صابری به عنوان مهم‌ترین منتقد حکومت در داخل کشور، مطرح شد.

قدرت قلم و جسارت صابری در بیان واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، موجب شده بود که او را «سوپاپ دولت» قلمداد کنند، اما صابری بدون توجه به نظرات دلسردکننده‌ای که برخی عنوان می‌کردند، به کار خود ادامه داد و ظرف مدت کوتاهی، توانست توجه بسیاری از مردم، مقامات، ادبا، نویسندگان و رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کند.

صابری با اینکه مقام بالایی در نظام سیاسی احراز کرده بود، کار طنز سیاسی را بیشتر جدی گرفت و بدون اعتنا به سختی‌های کار به راه خود ادامه داد. پس از گذشت نزدیک به ۶ سال از انتشار نخستین

گل آقایی را جای «آقای وزیر» پذیرفت

دو کلمه حرف حساب، صابری که پیش از آن تقاضای انتشار یک هفته‌نامه جدی به نام «فصل جدید» کرده و امتیازش را نیز گرفته بود، به دلایلی از انتشار آن منصرف شد و تقاضای امتیاز هفته‌نامه طنز با نام «گل‌آقا» را کرد و توانست در آبان ۱۳۶۹ خورشیدی، نخستین شماره هفته‌نامه گل‌آقا را منتشر کند.

استقبال مردم از این مجله، غیرقابل تصور بود. تمامی نسخه‌های اولین شماره هفته‌نامه گل‌آقا در سراسر تهران ظرف کمتر از نیم‌ساعت به فروش رفت و شماره‌های سال اول گل‌آقا بعدتر در تیراژ وسیع تجدید چاپ شد.

صابری بعد از آن، امتیاز انتشار ۲ نشریه دیگر را هم گرفت. انتشار نخستین شماره ماهنامه گل‌آقا در مرداد ۱۳۷۰ خورشیدی و همچنین انتشار نخستین سالنامه گل‌آقا در اواخر همان سال، نشان داد که صابری با چنته‌ای پُر، پا به عرصه طنز کشور گذاشته است و مردم ایران نیز با استقبال کم‌نظیر خود، مشوق او در این راه شدند، علاقه مندی، توانمندی و ظرافت کیومرث در حوزه طنزنویسی سبب شد تا در این زمینه سرآمد شده و به وی لقب «پدر طنز معاصر» دهند. این بزرگمرد ادیب گیلانی به قدری در طنز غرق شده بود که به جای عنوان «آقای وزیر»، «گل آقا» را برای خودش برگزید.

واقف گیلانی طنز ایران

«رضا رفیع» طنزپرداز خوشنام کشور که سالها نزد استاد صابری شاگردی طنز را دوره کرده است، می گوید: استاد کیومرث صابری فومنی جوانی و تمام عمرش را وقف «طنز» کرد تا به حق امروز بتوانیم ایشان را پدر طنز معاصر بنامیم.

نجابت و ادب از یک سو و اتکا و ابتنای بر ادبیات از سوی دیگر به طنز گل آقا ماهیت و هویت بخشیده بود تا جایی که تمام رجال و بزرگان سیاسی و ادبی شیفته طنز فومنی شده بودند.

این طنزپرداز مطرح کشور، تولد «گل آقا» را نقطه عطفی در تاریخ طنز کشور دانست و ادامه می دهد: چاپ شماره اول «گل آقا» در ساعت اولیه غیب شد؛ استقبال از گل آقا نشان دهنده پختگی و بلوغ ادبی و فکری قلم استاد صابری بود.

رفیع، گل آقای دیروز را به مانند فضاهای طنزآلود امروز نظیر اینستاگرام تشبیه کرد و معتقد بود که مخاطب میلیونی گل آقا بیانگر جایگاه تثبیت شده آن در ادبیات فارسی است که دیگر تکرار نشد.

این طنزپرداز از آمال و آرزوهای پدر طنز معاصر می گوید: گل آقا آرزو داشت که رشته «طنز» در دانشگاه ها و مراکز آموزشی راه پیدا کند آرزویی که با خودش به بهشت زهرای تهران برد.

این طنزپرداز مطرح کشور که سال ها همکار زنده یاد صابری فومنی در هفته نامه گل آقا بود و حتی دبیری این نشریه را بر عهده داشت، تورقی به خاطراتش با «گل آقا» می کند و می گوید: در اوایل حضورم در گل آقا بود که در دفتر تحریریه نشسته بودم و نامه ای از کیومرث (مدیر مسوول) به من رسید در حال پاسخ این نامه بودم که نامه دیگری از وی برای من ارسال شد که روی آن نوشته بود «محرمانه-آقای رفیع ملاحظه کند».

نامه را باز کردم که در آن نوشته بود؛ (آقا رضا در این مجموعه دو چیز ممنوع است، یکی استفاده از روان نویس سبز مخصوص مقام شامخ مدیرمسوول گل آقا و دیگر استفاده از سرویس بهداشتی دفتر مدیرمسول).

فضای مجازی و مسیر قهقهرایی «طنز»

به گفته رفیع، طنز امروز به نسبت یک قرن گذشته پخته تر، جا افتاده تر و پیشرفته تر شده و البته با حضور فضاهای مجازی و رسانه های تصویری قالب های طنز هم دستخوش دگرگونی های عجیبی شده و رنگ و لعاب بهتری پیدا کرده است.

به اعتقاد این طنز پرداز، ایجاد بسترهای فضای مجازی موجب بالندگی طنز در بخش های مختلف شده البته نباید از آفت های سوء فضای مجازی هم به سادگی گذشت، آفت ها و آسیب هایی که اگر با مراقبت های ویژه و حساب شده همراه شود می تواند موجب شکوفایی بیشتر طنز شود.

رفیع معتقد است؛ با بروز و ظهور اینترنت و فضای مجازی دیگر گل آقای کاغذی و مطبوعاتی خواهان دو دهه گذشته را ندارد و باید گل آقا را از فضای مکتوب به جلوی دوربین ها آورد.

تغییر مولفه های رسانه ای برای گل آقا می تواند دوباره احیاگر طنز گل آقایی شود اگر چه خودِ کیومرث و یاران تحریریه گل آقا به آرامش ابدی رفتند اما می توان با برگزاری دوره های آموزشی، جشنواره های طنز نظیر «طنز پهلو» و امثال این کارهای فرهنگی و رسانه ای نسل امروز را با تفکر و اندیشه گل آقا پیوند زد.

به گفته رفیع، رهاشدگی فضای مجازی جایگاه واقعی طنز را با محتواهای هجو، بی ارزش و دور از مرزهای اخلاقی به قهقرا برده است که باید این فضا مدیریت و ساماندهی شود تا مسائلی از قبیل لودگی، پرده دری و هرزگی یا طنز به خورد مردم داده نشود.

گل آقا من را زنده کرد

«احمد عربانی» کاریکاتوریست طنز کشور که از «توفیق» تا «گل آقا» افتخار همکاری با کیومرث صابری فومنی را داشته می گوید: همکاری با گل آقا فصل تازه ای برای زندگی من بود و به نوعی با گل آقا دوباره زنده شدم.

«دو کلمه حرف حساب» صابری در روزنامه اطلاعات دنیای تازه ای را به ادبیات طنز وارد کرد و سبب رویش هایی در حوزه طنزپردازی شد و پس از آن پدیدآیی گل آقا این روند را تکمیل کرد.

این کاریکاتوریست مطرح کشور که همکاری با گل آقا را تولدی دوباره در عرصه طنز دانست و می گوید: پنجره طنز «گل آقا» هوای تازه ای به ادبیات آن دوران بخشید و نیاز مبرم و ضرورت مدار زمانه خویش بود.

به گفته عربانی، ارتباط صمیمی و نزدیک کیومرث صابری با سران عالی رتبه نظام دست ما را برای قلم فرسایی و کاریکاتوریستی آزاد کرده بود و مطالب لبه تیغی را به طنز می کشیدیم.

حُسن خلق، مهربانی، ادب و متانت گل آقا هنوز هم در خاطر «احمد عربانی» نقش بسته و پاک شدنی نیست و با شور و شوقی خاص از روزهای خوبش با استاد صابری (گل آقا) برای ما نقل می کرد که گویی همین دیروز با هم نشستند و چای میل کردند.

این کاریکاتوریست پیشکسوت کشور به نقل خاطره ای از سوژه یابی های طنز گل آقا اشاره می کند و می گوید: در یک شماره ای از نشریه موضوع راهیابی به مجلس بود (دوره چهارم مجلس)، عکس تیتر اصلی مجلس را کشیدیم و در سر در مجلس یه جاده ای طراحی کردیم که افراد با موتور گازی و ژیان وارد می شدند و از سوی دیگر تیپ اتو کشیده و با خودروی بنز و مدل بالا خارج می شدند.

جوشش استعدادی طنز با گل آقا

«سعید زینعلی زاده» طنزپرداز جوان کرمانی در وصف گل آقا می گوید؛ اگر نسل جوان اسم شناسنامه ای گل آقا به گوشش نخورده باشد حداقل نام «گل آقا» برای مردم ایران آشنا است.

شور و جوشش طنز گل آقا سبب شده تا نسل جوان دیروز و امروز با تکیه بر ادبیات غنی این شخصیت بزرگ گیلانی به سمت «طنز» سوق پیدا کنند.

«علی اکبر مدرس زاده» طنزپرداز کرجی هم می گوید: جوانان زمانه گل آقا بی دهه ۶۰ الی ۸۰ با طنز این بزرگمرد گیلانی عشق بازی می کردند.

به اعتقاد وی گل آقا خدمت بزرگی به دنیای ادبیات و طنز کشور کرد تا جایی که اکنون این ثمرات بعد گذشته این همه سال همچنان ساری و جاری است.

«فرامرز ریحان صفت» طنزپرداز گیلانی هم که خاطرات زیادی با طنزهای گل آقا دارد، می گوید: زنده یاد صابری فومنی با «گل آقا» سبک و سیاق جدیدی را وارد ادبیات طنز کرد و خالق طنزپردازی نوین شد.

کیومرث صابری فومنی یا همان گل آقای ایران زمین پس از دوره‌ای از تحمل بیماری سرطان خون در صبح ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای پایتخت آرامید.

کد خبر 6093719

دیگر خبرها

  • اهمیت دوچندان صنعت نفت با فرهنگ‌سازی و اثرگذاری در حوزه هنر
  • اختلاف‌نظر درباره تصادف‌های پرماجرای تهران | نخستین قربانی؛ موسیقیدان مشهور یا روزنامه‌نگار معروف؟
  • واکنش توهین‌آمیز سپهر حیدری خطاب به امید نورافکن + عکس
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • ۲۰ سال از درگذشت گل آقای ایران گذشت
  • اثرگذاری دانشگاه در کاهش آسیب های اجتماعی با تولید مقالات علمی
  • اثرگذاری رسانه ملی در مصرف بهینه انرژی/ ثبت دستاورد‌های وزارت نیرو در قالب تولیدات نمایشی ضرورت دارد
  • اثرگذاری فرهنگی اساتید در دانشگاه آزاد بیشتر می‌شود
  • مهدی نصیری و توهم اتحاد